۵ تیر ۱۳۸۸

تری این وان


تو سه در یک ای
ولی من فقط خودتو می خواستم
حتی شده گرون تر

دایریز آو تکسی


از هر فرصت و بهونه ای برای صحبت با دیگران استفاده می کرد
بیشتر منتظر می شد که با کسی خلوت کنه و حرف بزنه
همچین که مسافرای صندلی عقب پیاده می شدن
شروع میکرد به حرف زدن با مسافری که رو صندلی جلو نشسته بود
یبار من تو ماشینش بودم، جلو نشسته بودم
کرایهء کسی که از عقب پیاده شد رو که گرفت
یه <<خدایا شکرت>> گفت و بعد رو به من گفت:
<<بدترین شغل دنیا کار کردن تو باجهء بانکه، همش داری پول میشمری ولی هیچیش مال خودت نیست>>
فکر کنم هنوز به تراژدی شغل خودش پی نبرده بود

سیمفونی این تی


الآن دو هفته شده که
حس این آدمها رو دارم که وسط مجلس ختم
یه جوک یا مطلب خنده دار تو کلشونه و نمی تونن بگن
دیگه خودمو نگه نمی دارم

۲۲ خرداد ۱۳۸۸

ورست فیلینگ


تاحالا تو خواب، تو آب از چیزی در رفتی؟

ورس فیلینگ


تاحالا تو خواب از چیزی در رفتی؟

بد فیلینگ


تاحالا تو آب از چیزی در رفتی؟

کامپلیکیشنز


دیدی عاشق یکی میشی که میدونی بهت پا نمیده
بعد یکی هم هست که پا میده
بدتم نمیاد
ولی عاشقشم نیستی همچین
کدومو انتخاب میکنی
شده حکایت رای دادن ما!

۱۳ خرداد ۱۳۸۸

دایریز آو الکشن


یه پونصدی دادم به راننده و از در سمت چپ پیاده شدم
راننده یه دویست تومنی رو گرفت کنار گوشش که ازش بگیرم
دستمو از بیرون پنجرهء عقب ماشین بردم تو
پولو گرفت اینور
دستم مسیرو به سمت پول ادامه داد و بعد از گذر از پنجره از بالای لولای در باز از پنجرهء جلو رفت داخل و پول رو از دست راننده گرفت
بعدش تمامی مسیرو برگشت و درو بستم
راننده برگشت و نگاهی کرد
به حالت دونقطه دی نگاش کردم
ازم پرسید:
آدمایی مثل تو به کی رای میدن؟

۱۲ خرداد ۱۳۸۸

آن ده سابجکت آو الکشن


هیچ وقت بدون گوشی موبایل پا تو دستشویی نذارین
به سه دلیل
دیگه همین