۷ مهر ۱۳۸۸

.
.
.
bart: dad, you know anything else about women?
homer: no that's all

The Simpsons,S 4,Ep 4

۶ مهر ۱۳۸۸

کلسیفیکیشن


مردم دو دستن
اول اونا که "نمونهء ادرار" میدن
دوم اونا که "sample e jish" میدن

۳۱ شهریور ۱۳۸۸

چنج


-یه چیزی بگو هالم خوب شه
-زنی در هال خوردن آبمیوه با نی

۱۳ شهریور ۱۳۸۸

مموریز آو میوچوآل فیلینگز


-you a gangster?
-no, I was in computers, computers and girls. what about you?
-I'm interested in philosophy, philosophy and girls

J.J
Broken Flowers

۱۲ شهریور ۱۳۸۸

ایلوژن، دلوژن، هالوژن


وقتی صدای زنگ ساعت توی فیلم در طول سه سکانس قطع نمی شود
بد نیست به جای در فکر رفتن دربارهء عمق این عمل کارگردان و منظورش از این کار
و بررسی جنبه های روشنفکری فیلم
یه نگاهیم به ساعت خودمون روی طاقچه بندازیم

یوزینگ نیو تکنالجیز


عموم 67 سالشه
از 64 سالگی کامپیوتر خریده
امروز رفته بود مرکز مخابرات منطقه
پرسیده بود که از کجا میشه 'LSD' خرید!

۱۰ شهریور ۱۳۸۸

تاس ده تایتل


دلم می خواست تو یه مهلهء قدیمی خلوت یه بار می داشتم
بعضی روزا درشو باز نمیکردم
خودم تنها می موندم توش
دو تا شات میزدم
juke box روشن میکردم
دنیایی رو از نو می ساختم
اونتوری که خودم می خواستم