۴ دی ۱۳۸۶

ارتباطات من

کنار میز من و اون وایساد: بازی سه به هیچ تموم شد!!!
من: سه به هیچ؟!؟!؟!؟!
اون: سه به هیچ.
وایساده: نه، سه به هیچ
من: سه به هیچ دیگه؟
وایساده: آره سه به هیچ!، من میرم دیگه، خداحافظ.
اون: خداحافظ.
رفت.
من: هیچ وقت فوتبالی نبودم.
اون: آره منم همینطور

۱۸ آذر ۱۳۸۶

اعتقادات من

مراقب باشید، خدا همیشه در کمین است

۱۷ آذر ۱۳۸۶

ضرب المثل

دوای درد بی درمون، آب در هاون کوبیدنه

۱۲ آذر ۱۳۸۶

تعاملات علمی دانشجویی



Y: ostad chikar kard dirooz?
X: koth goft
X: ye kam darsam dad
X: vali dar kol koth goft

۵ آذر ۱۳۸۶

اگه من رییس جمهور بشم

اگه من رئیس جمهور بشم بیکاری کاملا از بین میره

***

-کار گیر آوردی؟
-آره، تو شرکت واحد نجات غریق شدم

تفکرات

یه لحظه فکر کن، از ابرا بجای آب، توپ پینگ پونگ می ریخت

پ ن: میگم نظرم عوض شد، توپ بولینگ بهتره

۱ آذر ۱۳۸۶

پزشکییات 3

-درست تموم شد؟
-آره
-الآن چیکار می کنی؟
-الآن یه خانوم دکترم، هر روز میرم تا مطب و بر می گردم

پزشکییات 2

-به خدا اعتقاد داری؟
-آره
-خدا چجوریه؟
-خدا یه خانوم دکتره، هر روز میره تا مطب و بر میگرده

پزشکییات 1

-مگه دوست دختر نداری؟
-چرا
-پس از چی می نالی دیگه؟
-دوست دخترم یه خانم دکتره، هر روز میره تا مطب و برمی گرده

۱۷ آبان ۱۳۸۶

تقویم آموزشی

تقویم آموزشی زندگی من:
1سالگی: هروقت گشنت شد گریه کن
2سالگی: بعضی صداها توجه دیگران رو جلب میکنن
3سالگی: میشه همزمان چیزیو دوست داشت و ازش تنفر داشت، مامان همیشه هم خوب نیست
4سالگی: نقاشی، بعضی چیزا خوبن و بعضی چیزا بدن، خدا ما را دوست دارد
5سالگی: بدون مادر نیز میتوان زندگی کرد، بابا همیشه هم خوب نیست
6سالگی: خانم معلم مهربان است
7سالگی: خانم معلم مهربان نیست
8سالگی: زبان کشور خارجی و اینکه ریاضی همه جا زبانش یکیه
9سالگی: خانم معلم مهربان است، خانم معلم در کشورهای خارجی خیلی مهربان تر از معلم ایرانیست، خانم معلم همیشه حرفهای خوب میزند، پلیس همواره مهربان است و مراقب ماست
10سالگی: با دیگران باید مهربان بود، هر کسی در درون خود گنجی دارد، خدا همچنان مهربان است
11سالگی: بازگشت به ایران، در فرودگاه باید مواظب وسایل خود بود
12سالگی: زیارت آشورا، نماز، تسبیحات اربعه، در مدرسه باید مواظب وسایل خود بود، به گنج درون بعضیا نباید دست زد
13سالگی: با دخترها نباید تماس بدنی داشت، خدا میتواند بعضی وقتها بسیار بد باشد
14سالگی: شلوار ارزان تر از 20هزار تومان میتواند موجبات ناراحتی دوستان را فراهم آورد، با دخترها نباید تماس بدنی داشت، خدا میتواند بعضی وقتها بسیار بد باشد
15سالگی: پلیس خیلی هم مهربان نیست، خدا وجود ندارد، پول خوب است، تخم خوب است
16سالگی: به هیچکس اعتماد نکن، همه عوضین، حتی اگه خلافش ثابت بشه ولی تخم خوب است
17سالگی: بابا بد است، پلیس بد است، معلم بد است، تلویزیون از خدا هم بدتر است ولی تخم ضروریست
18سالگی: فایت کلاب
19سالگی: بعضی صداها توجه دیگران رو جلب میکنن، با دخترها نباید تماس بدنی داشت، خدا با آنکه وجود ندارد بد است، دو تخم برای 19 سال زندگی کم است
20سالگی: بعضی چیزها خوب است ولی اصلا به هیچ دردی نمی خورد، انسان باید تخمهای متعددی میداشت به مقدار لازم
21سالگی: بعضی چیزها بد است ولی لازم است
22سالگی: چیزی که خوب است ولی به دردی نمی خورد بد است
23سالگی: خوب و بد به خود آدم بستگی ندارد
24سالگی: خوب و بد مهم نیست، تنها تخم است که میماند

۲۶ مهر ۱۳۸۶

بازاریابی دولبه

آیا میدانستید که من هم از سس مایونز مهرام استفاده میکنم؟

۱۷ مهر ۱۳۸۶

سرود ملی

سرود ملی پیشنهادی اینجانب برای کشور عزیزمون، تطبیق داده شده با فرهنگ، باورها و اعتقادات فعلی همهء ما ایرانیان:

اعصاب من زیر درخت آلبالو گم شده، به تخمم، بشین و پاشو، الله اکبر

۲۱ شهریور ۱۳۸۶

پوستر مورد علاقهء من

تو مطب دکتر یه پوستر بود که وقتی دیدم برقام رفت، زیرش نوشته بود

don't find faith, find a remedy

!

۲۰ شهریور ۱۳۸۶

فلسفیات

چند روز پیش یکی ازم پرسید که نظرم راجع به خودکشی چیه
بهش گفتم بنظرم مسخره میاد
امروز داشتم فکر می کردم که اگه ازم می پرسید نظرم راجع به زندگی چیه بازم همینو می گفتم

۸ شهریور ۱۳۸۶

نوار مغزی

نوار مغزی من در عصر پنجشنبه ای که قبل و بعدش نیز تعطیل می باشد:

- نورون اول : چه خبر؟
- نورون دوم : دسته تبر

۷ شهریور ۱۳۸۶

فعالیت اجتماعی

به نظر من یه جامعهء سالم جامعه ای نیست که هیشکی توش لخت نباشه، جامعهء سالم جامعه اییه که اگه یه روز دختر همسایه رفت تو پشتبوم لخت شد که آفتاب بگیره چرخ اقتصاد کشور از جاش در نره

نکته: من یک غربزدهء بیشعوره بیسواده مشرک ه کافره مادرجنده هستم