۱۹ آذر ۱۳۸۷

تحجر


هر روز صبح که بیدار می شه
اول در اتاق رو باز می کنه
بعد در آشپزخونه رو باز می کنه
بعد در یخچال رو باز می کنه
برمیگرده تو اتاق یه لباس گرم می پوشه
بر می گرده تو آشپزخونه
پاش می خوره به یه قوطی روی کف آشپزخونه
یه عالمه قوطی قرص ریخته رو میز
یکیشونو ور میداره و نگاه می کنه
با خودش فکر می کنه:
"من که مریض نیستم"
و قوطی رو ول می کنه
قوطی می افته رو زمین
جاذبه رو کشف می کنه
یکم به کشفش فکر می کنه
خوابش میگیره
میره می خوابه

۲ نظر:

ناشناس گفت...

ta kei bayad to ro virayesh kard? tahajor be "h" jimie...

ناشناس گفت...

mast sho bekhun
asabani sho bekhun
shad bash bekhun
narahat bash bekhun
dar heyne ... bekhun
dar har halati k khodet miduni bekhun
age lezat bordi, ru publish click kon