تقویم آموزشی زندگی من:
    1سالگی: هروقت گشنت شد گریه کن
    2سالگی: بعضی صداها توجه دیگران رو جلب میکنن
    3سالگی: میشه همزمان چیزیو دوست داشت و ازش تنفر داشت، مامان همیشه هم خوب نیست
    4سالگی: نقاشی، بعضی چیزا خوبن و بعضی چیزا بدن، خدا ما را دوست دارد
    5سالگی: بدون مادر نیز میتوان زندگی کرد، بابا همیشه هم خوب نیست
    6سالگی: خانم معلم مهربان است
    7سالگی: خانم معلم مهربان نیست
    8سالگی: زبان کشور خارجی و اینکه ریاضی همه جا زبانش یکیه
 9سالگی: خانم معلم مهربان است، خانم معلم در کشورهای خارجی خیلی مهربان تر از معلم ایرانیست، خانم معلم همیشه حرفهای خوب میزند، پلیس همواره مهربان است و مراقب ماست
    10سالگی: با دیگران باید مهربان بود، هر کسی در درون خود گنجی دارد، خدا همچنان مهربان است
    11سالگی: بازگشت به ایران، در فرودگاه باید مواظب وسایل خود بود
    12سالگی: زیارت آشورا، نماز، تسبیحات اربعه، در مدرسه باید مواظب وسایل خود بود، به گنج درون بعضیا نباید دست زد
    13سالگی: با دخترها نباید تماس بدنی داشت، خدا میتواند بعضی وقتها بسیار بد باشد
 14سالگی: شلوار ارزان تر از 20هزار تومان میتواند موجبات ناراحتی دوستان را فراهم آورد، با دخترها نباید تماس بدنی داشت، خدا میتواند بعضی وقتها بسیار بد باشد
    15سالگی: پلیس خیلی هم مهربان نیست، خدا وجود ندارد، پول خوب است، تخم خوب است
    16سالگی: به هیچکس اعتماد نکن، همه عوضین، حتی اگه خلافش ثابت بشه ولی تخم خوب است
    17سالگی: بابا بد است، پلیس بد است، معلم بد است، تلویزیون از خدا هم بدتر است ولی تخم ضروریست
    18سالگی: فایت کلاب
 19سالگی: بعضی صداها توجه دیگران رو جلب میکنن، با دخترها نباید تماس بدنی داشت، خدا با آنکه وجود ندارد بد است، دو تخم برای 19 سال زندگی کم است
    20سالگی: بعضی چیزها خوب است ولی اصلا به هیچ دردی نمی خورد، انسان باید تخمهای متعددی میداشت به مقدار لازم
    21سالگی: بعضی چیزها بد است ولی لازم است
    22سالگی: چیزی که خوب است ولی به دردی نمی خورد بد است
    23سالگی: خوب و بد به خود آدم بستگی ندارد
    24سالگی: خوب و بد مهم نیست، تنها تخم است که میماند